مهارت نَه گفتن و اصول آن - قسمت سوم و پایانی

ساخت وبلاگ

موضوع جلسه 728چهارشنبه : 1397/2/5

الحَمْدُ للهِ خَالِقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ،مُدَبِّرِ الأَمْرِ الحَكِيمِ العَلِيمِ،خَلَقَ الإِنْسَانَ وَاخْتَارَهُ لِيَكُونَ خَلِيفَةًفِي الأَرْضِ، وَسَخَّرَ لَهُ جَمِيعَ مَخْلُوقَاتِهِ، وَحَثَّهُ عَلَى الإِعتِنَاءِ بِبِيئَتِهِ، وَأَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ،وَأَشْهَدُأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُ اللهِ وَرَسُولُهُ، خَاتَمُ النَّبِيِّينَ، المَبْعُوثُ رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ، شَمَلَتْ رَحْمَتُهُ جَمِيعَ المَخْلُوقَاتِ،حَتَّى الحَيَوانَ وَالنَّبَاتَ،﴿صَلَّى الله عَلَيهِ وَسَلَّم وَعَلَى آلِهِ وَصَحْبِهِ وَالتَّابِعِينَ لَهُمْ بِإِحْسَانٍ إِلَى يَوْمِ الدِّينِ.

 

مهارت نه گفتن را از کودکی به فرزندتان آموزش دهید

برخلاف تصور برخی والدین گفتننَه” به کودک نه تنها دارای تأثیر منفی بر او نبوده بلکه برای آینده اش نیز مفید است. یکی از ابعاد مهم آموختن مهارت نَه گفتن به کودک به رفتار والدین بستگی دارد، بطوریکه باید با تقویت این مهارت در کودک، آن را نهادینه کرد.

یکی از راهکارهای آموزش این مهارت به کودک، ایستادگی در برابر خواسته های غیرمنطقی فرزندان است، بچه ها خواسته زیادی ندارند و با مقداری پول می توان آن ها را تهیه کرد اما نباید همیشه این کار را انجام داد و با توضیح درباره عدم فراهم نمودن این درخواست ها،به کودک معنای محدود شدن را آموخت.

ثابت قدم بودن در برخورد با کودک بسیار مهم است و نباید با گریه های او از تصمیمتان کوتاه آمده و خواسته او را برآورده کنید.

با درست یاددادن این جمله به کودک تان که گفتن «نَه» به معنای زیر سوال بردن شخصیت او                  وتصمیم هایش نیست بلکه تنها به معنای داشتن نظری متفاوت است و برایش با رفتارتان روشن کنید این «نَه» گفتن و نه شنیدن قرار نیست هیچ آسیبی به رابطه شما بزند، کودکی که در جریان این معادلات ساده روزمره، مهارت” نه “گفتن را یاد می گیرد، در سال های جوانی می تواند به خواسته دوستی که به او سیگار تعارف می کند، بدون ترس از قطع شدن رابطه اش، نه بگوید و به توقع های نابه جای همسرش            درسال های بعد بدون ترس از به خطر افتادن زندگی مشترکش جواب منفی بدهد.

 

 

اگر مي‌خواهيد ياد بگيريد نه بشنويد

اول، نَه شنيدن آسان است: نَه شنيدن معنايي غير از نه شنيدن ندارد! يعني وقتي كسي به ما نَه مي‌گويد دشمن ما نيست، قصد بدي ندارد، درحال انتقام گرفتن نيست، ما را تحقير نكرده و توهين هم نمي‌كند. فقط مي‌گويد نَه. مي‌گويد امكان انجام كاري را ندارد، همين.

 دوم، وقتي نَه مي‌شنويد نَه را كاملاً قبول كنيد: يعني به اطرافيانتان با گفتار و رفتارتان اين پيام را بدهيد كه از صداقت آنها در نَه گفتن سپاسگزاريد. نرنجيد و ناراحت نشويد بلكه اجازه دهيد در آينده هم بتوانند با شما صادق باشند.

 سوم، نَه گفتن طرف مقابل تان  را تعميم ندهيد: يعني اگر يك بار كسي به شما گفت «نَه»، گمان نكنيد در آينده امكان بله شنيدن از او وجود ندارد و نبايد هرگز از او درخواستي كنيد. بلكه هر انساني ممكن است گاهي «نَه» بگويد و فقط گاهي امكان انجام دادن كاري را نداشته باشد.

 

مولانا می فرماید:

         ساعتی میزانِ آنی، ساعتی میزانِ این              ساعتی میزانِ خود شو، تا شوی موزونِ خویش.

 

حکایت جالب هُنَر نَه گُفتن

در روزگاران قدیم، مرد میانسالی دو زن داشت. یکی از زنها مُسِن و دیگری جوان بود.

هر یک از زنها، شوهرشان را خیلی دوست داشتند و تمایل داشتند که او در سنی متناسب با آنها به نظر آید.پس از گذشت چند سال، موهای مرد به اصطلاح جوگندمی شد.

برای زن جوان این اتفاق خوشایند نبود زیرا شوهرش را خیلی مُسِن تر از خودش نشان می داد.

بنابراین هر شب موهای مرد را شانه می کرد و موهای سفیدش را می کَند.

اما سفید شدن موهای مرد، زن مسن تر را خوشحال کرده بود زیرا دوست نداشت دیگران او را با مادر شوهرش اشتباه بگیرند.

او هر روز صبح موهای مرد را مرتب می کرد و تا جایی که می توانست موهای سیاه مرد را می کَند.

نتیجه این شد که شوهر آن دو زن، بعد از مدت کوتاهی فهمید کاملاً طاس شده است.

با «نه» گفتن اعتماد به نفس ما تقویت می شود زیرا مسائل زندگی خود را در اولویت قرار  می دهیم و به دیگران اجازه نمی دهیم برایمان تعیین تکلیف کنند.

حکایت جالب پیرمرد و الاغش

یک روز گرم پیرمردی و پسرس در حال بردن الاغشان به بازار بودن تا آنرا بفروشند.راه زیادی طی نکردده بودند که از یک گروه از دختران را در جاده در حال صحبت و خنده دیدند.یکی از آنها در حالی که به آن اشاره می کرد فریاد زد آنجا را نگاه کنید!شما چقدر احمق هستید،در این جاده گرم پیاده راه می روید در حالی که می‌توانید بر روی الاغ سوار شوید.از این رو پیرمرد، پسرش را بر روی خر نشاند.سپس آنها گروهی از مردان پیر را مشاهده کردند که با یکدیگر صحبت می کردند.یکی از آنها نگاهی کرد و گفت:ببینید!این همان چیزی را که می گفتم ثابت می کند،دیگر هیچ کس برای پیرمردان احترامی قائل نیست.آن پسر بر روی خر سوار شده است در حالی که پدر پیر و بیچاره اش پیاده راه میرود. با شنیدن این جمله پیرمرد، پسرش را پیاده کرد و خودش بر پشت خر سوار شد.آنها به راه خود ادامه دادند تا اینکه گروهی از زنان و بچه‌ها را مشاهده کردند.یکی از زنها گفت:چگونه شما مرد بزرگ می توانی بر روی آن خر سوار شوی در حالی که پسر کوچک بیچاره پیاده راه می رود. پیرمرد، پسرش را بلند کرد و او را پشت سر خود بر روی الاغ سوار کرد. پیرمرد و پسرش در حال حرکت به سمت شهر بودند که یک روستایی آنها را دید و گفت:خجالت هم خوب چیزی است!حتما آن خر مال خود شما نیست.شما بیشتر از قدرت و توانایی این را دارید که به جای اینکه خر شما را سوار کند شما آنرا حمل کنید.بنابر این پیرمرد و پسرش پیاده شدند.آنها پاهای خر را به یک تیرک بستند و آنرا بر روی شانه های خود قرار دادند و شروع به حرکت از روی پل کردند.مردم که به هیچ وجه چنین چیز جالب و خنده داری را ندیده بودند و شروع به خندیدن کردند.خنده مردم حیوان بیچاره را ترساند،در نتیجه شروع به تکان خوردن و لگد زدن کرد.طناب پاره شد و الاغ به درون رودخانه افتاد. پیرمرد و پسرش تمام راه برگشت خانه را پیاده طی کردند و به این فکر می کردند:"آنها سعی کردند دیگران را راضی و خوشنود کنند اما نتوانستند." 

هر چه که باشیم و هرکاری که بکنیم دیگران حرفی خواهند زد، پس خودمان باشیم! بعد از اندیشیدنِ همراه با صداقت و جدیت، هر که بودیم و هر چه کردیم، همان درست ترین و بهترین بودن و عمل کردن است.

 هیچ وقت اندازه ی خودمان را به خاطر ستایش و سرزنشِ دیگران کم و زیاد نکنیم!

اگر نَه گفتن را یاد بگیریم و همچنین انتظارمان را از دیگران پایین بیاوریم، راحت زندگی می کنیم. فقط نگوییم از فردا سعی می کنم " نَه گفتن " را یاد بگیرم ، بلکه بگوییم از همین حالا در مقابل افرادی که از من انتظار بی جا دارند ،" نَه " می گویم تا یک عُمر خودم را گرفتار نکنم.

 

توانايي «نَه» گفتن و «نَه»  شنيدن، هنرمندي مي‌خواهد .

                         اين هُنَر را بياموزيم و به فرزندان واطرافيانمان هم بياموزانيم.                                                                                

                                      

منبع : گلچین از مقالات اینترنت- خلاصه نويسي و تغييرات در متن احمددانايي فر

[email protected] - osvehbook.com- osvehbook.blogfa.com

کانال دنياي دانايي و دانش در تلگرام @osvehbook کانال بخوان @bookosveh

حروفچــيني: ضياء الدين و سُمَيه   (بندر خمير:1397/2/3)

سخنی از دوست - تنها امکانات، تضمینی برای پیشرفت ما نیست...
ما را در سایت سخنی از دوست - تنها امکانات، تضمینی برای پیشرفت ما نیست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : osvehbook بازدید : 142 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 18:55