موضوع جلسه 711–چهارشنبه : 6/10/1396
الحَمْدُ للهِ ربِّ العَالَمِينَ، أَمَرَ عِبَادَهُ بِالتَّسَلُّحِ بِالعِلْمِ، والتَّخَلُّقِ بِخُلُقِ الحِلْمِ، والعَيْشِ فِي ظِلالِ الأَمْنِ والسِّلْمِ، وَأَشهَدُ أَنْ لاَ إِلهَ إلاَّ اللهُ وَحدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ ، " وَأَشْهَدُ أَنَّ سَيِّدَنَا مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ ، اللَّهُمَّ صَلِّ وَسَلِّمْ وَبَارِكْ عَلَيهِ وَعَلَى آلِهِ وَصَحْبِهِ أَجْمَعِينَ،وَمَنْ تَبِعَهُمْ وَأَحْسَنَ إِلَى يَوْمِ الدِّينِ.
گویند پادشاهی،مشاور مخصوصی داشت،که همواره او را راهنمایی می کرد، در یک جلسه خصوصی مشاور رو به پادشاه کرد و گفت خیلی زود عصبانی می شوی برای این کار باید چاره ای اندیشید.
پادشاه گفت راست می گویی پس چاره ای بیندیش. مشاور در یک فرصت مناسب ، بر روی سه ورقه مطالبی نوشت و به پادشاه نشان داد، و گفت:« هر وقت خشمگین شدی و خشمت شدید شد این سه نوشته را یکی پس از دیگری به شما نشان می دهم ».
شاه پذیرفت،تا اینکه روزی،شاه بر سر موضوعی،به شدت خشمگین شد. مشاور یکی از ورقه ها را به او داد که در آن نوشته شده بود: «خشم خود را کنترل کن تو که خدای مردم نیستی»
پس از لحظه ای ورقه دومی را به او نشان داد،که در آن نوشته شده بود: «اگر می خواهی خدا به تو رحم کند تو نیز به زیر دستانت رحم کن »
بعد از اینکه پادشاه دو ورقه قبلی را مطالعه کرد سومی را نیز به او نشان داد،که در آن نوشته شده بود: « اگر بر ناتوان خشمگین شوی, دلیل بر این است که قوی نیستی».
با یادآوری این مطالب،پادشاه خشم خود را کنترل کرد و آرام گرفت.
منبع: اینترنت - خلاصه نويسي و تغييرات در متن احمددانايي فر
[email protected] - osvehbook.com- osvehbook.blogfa.com
کانال دنياي دانايي و دانش در تلگرام @osvehbook کانال بخوان @bookosveh
حروفچــيني: ضياء الدين و سُمَيه (بندر خمير:1396/10/9)
موضوعات مرتبط: کلاس درس
برچسب : نویسنده : osvehbook بازدید : 195